سروشسروش، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

روزهای قشنگ با هم بودن

دنیای قشنگ ما

1392/2/11 0:23
نویسنده : مامان
424 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم

 

دیروز و امروز خیلی تکون هات کم شده

همش میترسیدم

دیشب که بابا اومد خونه مامان جون، بالاخره یه تکونی خوردی شیطون

دلت برای بابا رضا تنگ شده بود؟

مامان رو نگران نکن سروش جونم

باشه؟

راستی مامان جون برات دوتا شلوار کوچولوی خوشگل و یه دوچرخه کوچولو برای داخل کمدت گرفته

اومدی پیشمون همه این چیزای خوشگل رو می بینی

چیزایی که مامان جون و خاله طیبه با عشق برات خریدن رو

اما یه چیزایی هست که ممکنه نبینی اما اگه یه کم دقت کنی حسشون می کنی

اونم عشقیه که من و بابا به تو داریم چون به وجودمون گره خوردی

دیشب به بابا رضا گفتم دلم بستنی میخواد اون موقع شب پاشد رفت برات یه بستنی وانیلی با روکش کاکائو خوشمزه خرید تا خوشحال شی

اینا ارزش های قشنگ این دنیاست سروشم

همین محبت های بی توقع همه کسایی که دوستشون داریم و دوستمون دارند

اینجا آدمای زیادی منتظر اومدن تو هستند و دوستت دارند

بدون توقع

 

امضا: مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

دوستان مامان سروش
27 فروردین 92 19:53
آتنا چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ ۱۰:۴۳ خیلی قنگ بود عزیزم امیدوارم نی نی سالم و سلامت به دنیا بیاد *************************** هیجان پنجشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۲ ۱۱:۱۲ سروش عزیزم الهی که سلامت به این دنیا بیای و به قشنگیای این دنیا اضافه کنی
راحله
27 فروردین 92 20:26
آفرین مامان خوش سلیقه لطفاً از کارا و شیطونیهای سروش هم بنویس. منظورم اینه که خیلی احساسی می نویسی یکم طنز قاطی کن مادررررر.